برگرفته از وبلاگ فرورتيش رضوانيه
دیروز در سعادت‌آباد، سر یک تقاطع که چراغ چشمک‌زن داشت، اتومبیل‌ها توی هم گره خوردند، بعد دو سرنشین یک سدان به راننده یک خاور که تراکتور حمل می‌کرد فحش دادند و او هم جواب داد، بعد فحش‌ها شدت گرفت، بعد آن دو نفر پیاده شدند و جلو رفتند و درِ خاور را باز کردند تا راننده‌اش را بیرون بکشند و کتک بزنند… فقط به خاطر همان فحش‌بازی که خودشون شروع کرده بودند

مردم ما اکنون یک‌دست نیستند و پیشتر نیز هرگز از یک طیف نبوده‌اند. هر کسی بگوید: «مردم ایران با من هستند»، دروغ می‌گوید.
گروهی از مردم، لات هستند. لات‌هایی که لباس فاخر می‌پوشند و اتومبیل‌های گران‌قیمت دارند و در بهترین نقاط شهر زندگی می‌کنند. لات‌هایی که لوتی نیستند و بویی از مرام نبرده‌اند. گروهی از همان لات‌ها مغازه باز می‌کنند یا با سی‌جی در بازار می‌گردند، گروهی هم استاد دانشگاه و نخبه و بازیگر و مدیر شرکت و رئیس سازمان می‌شوند، اما همه‌شان همچنان لات باقی می‌مانند

لات‌هایی که به مدراک و مدارج علمی و دانشگاهی خود می‌بالند، اما در مزخرف‌ترین پیج‌های فیس‌بوک عضو می‌شوند و در زشت‌ترین کامنت‌ها بدترین فحش‌ها و الفاظ و اصطلاحات را نثار اشخاص حقیقی و حقوقی می‌کنند و خود را به عنوان یک فعال مدنی راسخ و محکم می‌شناسند

.لات شده‌ایم. میلیون‌ها دلیل می‌توانم بیاورم که لات شده‌ایم
--